کارگر خسته ای سکه ای از جلیقهء کهنه اش درآورد ، تا به صندوق صدقات بیاندازد ..... ناگهان جمله ای روی صندوق دید ..... تردید تمام وجودش را در بر گرفت ، همهء عمرش به سختی و در به دری طی شده بود ..... در یک لحظه تمام زندگی اش مانند پردهء سینما جلوی چشمانش قرار گرفت و به نمایش درآمد ..... دستانش را عقب کشید و منصرف شد ..... روی صندوق نوشته بود : " صدقه عمر را زیاد می کند .....!!!!! "
نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید
اسفند 1390 بهمن 1390 آذر 1390 مهر 1390 شهريور 1390 تير 1390 خرداد 1390 ارديبهشت 1390 AuthorsLinks
دست نوشته های من
تبادل
لینک هوشمند
SpecificLinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی
کاربران آنلاین: بازدیدها :
خبرنامه وب سایت:
l |